سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اساس حکمت ترس از خداونداست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

درد و دل

 
 
بزرگ ترین گناه(شنبه 86 مهر 21 ساعت 1:22 صبح )

به نامش شروع مکنم تا شاید دلم به یادش باشه

حرفم،دردم،درد دلم،جدید نیست.هیچ وقتم نبوده.بازم میگم که بدبختم.بیچاره ام.نمیدونم،اگه چاره هم هست من پیدا نکردم.گفتم رمضون بیاد تا آدم بشم.یکی نبود بگه مگه ماه رمضون خودش می تونه کسی رو آدم کنه؟اگه آدم ،آدم بشو نباشه!
دلم خسته روحم خسته جسمم خسته.موندم چیکار کنم.گفتم شب قدر در پیشه،درست میشم.گذشت.گفتم هنوز مونده تا آخر ماه.هنوز سفره مهمونی بر قراره.گذشت.فقط چیزی که موند،من بودم و بدبختی هام.این ماه هم تموم شد.
خدا خودت به دادم برس.وای به من.جای این که اول کار برم در خونه خدا،میزارم وقتی از همه جا ناامید شدم اون وقت صداش میزنم.
یه وقتایی با خودم میگم: خدا هر کی هم باشه،این همه غلطای من باعث میشه تا از رو برگردونه... .(وای از این وقت).باز یکی از درونم صدا میزنه:استغفرالله... خدا رو با خودت مقایسه نکن.البته شاید من جاهل تا حدی توی این اشتباه قاصر باشم.آخه چطور کسی که فقط خودش و بقیه انواع بشر رو دیده میتونه چیزی فرای اون تصور کنه؟ خدا رو قبول دارم اما علی که نیستم که تا خدا رو نمی دید عبادتش نمیکرد.یه بیچاره ام که دور برش رو نمیبینه.خودش رو به در و دیوار میزنه.

نمیدونم...نمیدونم.نمیدونم...دارم کلافه میشم.
فقط یه چیزی رو میدونم.اینکه هر چی گناه و خطا کرده باشم،هر غلطی کرده باشم،اما بدترین گناه ناامیدی از درگاه حضرت عشقه.تا حالا هم همین بهم آرامش داده(کم و بیش).
خدا،اگه رمضون رفت.اگه قدر رفت.اما تو هنوز هستی.تو همون خدایی.سر جای خودتی.مغفرتت سر جاشه.قدرتت سر جاشه.
عیبی نداره ماهم خدایی داریم...
خدایا شاید امید به رحمتت باعث جرأت من بر عصیان شده اما این امید رو ازم نگیر که این شاید تنها گناه غیر قابل بخشش باشه...
لا اله الا الله،سبحانک انی کنت من الظالمین

الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک.رحمتک یا ارحم الراحمین







بازدیدهای امروز: 6  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 14168  بازدید


» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ ? «
» اشتراک در خبرنامه «